راز مهم

باز همون قصه همیشگی من یه راز بزرگ دارم که خودم هم نمی تونم از اون نگهداری کنم::::::::: اون راز از یه دیدار توی دبستان اتفاق افتاد بعضی وقت ها به داشتن اون شک می کنم یعنی نمی دونم اون مهمه وراز ه یا.......... ولی اون اتفاق برای من رازه باشه ولی برای طرف مقابل یه راز محسوب نشه شاید هم باشه...... ولی این دیگرانند که از اهمیت اون راز به من میگن بارفتار وافکار میگن اره اون رازه چون همه نوجوان های مثل من درگیر اون هستند ولی این قضیه ازنه سالگی برام جدی شد ومثل رلز تو سینم موند ومیمونه حتی اگر بهش نرسم به هیچ کس نمی گم
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.